کتابخانه عمومی بقیه الله آبگرم

کتابخانه عمومی بقیه الله واقع در شهر توریستی آبگرم از استان قزوین می باشد

کتابخانه عمومی بقیه الله آبگرم

کتابخانه عمومی بقیه الله واقع در شهر توریستی آبگرم از استان قزوین می باشد

کتابخانه عمومی بقیه الله آبگرم

شماره ی تماس کتابخانه بقیه الله آبگرم 02834762894

۱۳ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • افروز جعفربگلو

  • افروز جعفربگلو


آبگرم ازشهرهای شهرستان آوج استان قزوین و ایران است.[۱]

این شهر دارای آبگرم طبیعی است ؛ یکی از سایت‌های آب معدنی استان به نام حمام ارشیا در این شهر قرار دارد که پذیرای مسافران می باشد . آبگرم یکی از نواحی خوش آب و هوای استان است . 

از روستاهای مهم پیرامون آبگرم می‌توان عباس آباد، کلنجین،آسیان، ساغران، ارتش آباد و شینگیل و نصرت آباد قاراداش حصار ولیعصر، اردلان،دشتک و بهشتیان را نام برد. یکی از مشاغل رایج این شهر قصابی ،خوارو بار فروشی و آهن فروشی ،لوازم خانگی،بوتیک ،سفال فروشی و مرغ فروشی است . که حتی از شهرهای اطراف مانند آوج نیز برای خرید روزمره به شهر آبگرم مراجعه میکنند.

  • افروز جعفربگلو



الف) تنظیم ساعات درس و استراحت
تا جایی که می توانید ساعت درسی خود را افزایش دهید. تلویزیون، موبایل و فضای مجازی را تا می توانید کم کنید. هر 1 یا 1.5 ساعت مطالعه، قدری استراحت کنید و پشت سر هم درس نخوانید.

بهترین استراحت نیز خوردن میوه، چای بیسکویت، مرتب کردن اتاق، دفتر، کتاب، جزوات، گفتگو با اعضای خانواده و کارهایی از این قبیل است!

ب) هنگام مطالعه از اول کتاب شروع کنیم یا آخر یا از هر جا که مشکل داریم؟!
جواب منطقی: از اول کتاب فصل به فصل شروع به خواندن و حل نمونه سوالات امتحان نهایی کنید.
جواب مشاوره ای: هر فصلی را که مشکل دارید، اول بخوانید که خیال تان راحت شود.
برهان قاطع: تو بمیرل و بدم! یعنی ترتیب فصل ها مهم نیست، درست را بخوان! از هر جا که حسش هست، بهانه نیاور و شروع کن.

ج) تغذیه
چی بخوریم؟ صبحانه مفصل/ میوه/ غذاهای خانگی/ شام سبک/ گوشت قرمز و سفید/ مواد شیرین برای تامین قند (عسل، مویز، شیرینی، بستنی و ...)/ ویتامین های روزانه (C و B)/ قرص آهن در صورت کم خونی.

چی نخوریم؟ شام سنگین/ فست فود (سوسیس، کالباس، پیتزا، سوخاری، غذاهای حاضری)/ قهوه/ نسکافه/ نوشابه های انرژی زا به مقدار زیاد/ چیپس/ پفک/ ترشک/ لواشک و ...

توصیه های دقیقه نودی!
کسب معدل بالا در امتحانات پایان ترم و نهایی یکی از بزرگترین دغدغه های شماست. 20 نکته زیر را به کار ببندید تا نتایج خوبی بگیرید!

1- مطالعه ناقص یا بیش از حد فقط باعث اضطراب شما می شود و مطالعه فشرده، قدرت تمرکز و حافظه را در سر جلسه امتحان کم می کند؛ برای همین مطالعه تدریجی را به شما توصیه می کنم.

2- در امتحانات تشریحی باید قدرت بیان اصول و علت ها و رابطه بین آنها را داشته باشید و نوشته های شما باید معنادار باشند.

3- برای موفقیت بیشتر در امتحانات نهایی حتما در کنار مطالعه کتاب های درسی خود از نمونه سوالات سال های قبل هم استفاده کنید.

4- در هنگام مطالعه سعی کنید سوالات یرا که امکان طرح آنها بیشتر است، حدس بزنید و بیشتر رویشان تاکید کنید.

5- حتما کتاب درسی تان را کامل بخوانید و آن را بررسی کنید.

6- خود را در شرایط امتحان قرار دهید. یعنی اینکه در منزل از خود امتحان بگیرید و آن را صحیح کنید و به ضعف خود پی ببرید و به رفع آنها بپردازید.

7- هر اندازه امتحان را برای خود راحت و آسان جلوه دهید، فشار و اضطراب را برای خود کمتر کرده اید.

  • افروز جعفربگلو


شهید طیب حاج رضایی در سال ۱۲۸۰ خورشیدی در محله صابون پز خانه (در اصطلاح عام صام پزخانه) تهران به دنیا آمد. پدر او حسینعلی حاج رضایی از اهالی سگمس آباد یا ارتش آباد کنونی از روستاهای استان قزوین شهرآبگرم بود که پس از مهاجرت به تهران به شغل جمع‌آوری بوته‌های خشک برای نانوایی‌ها مشغول بود. طیب سه برادر به نام‌های حاجی مسیح، اکبر و طاهرداشت او از همان ابتدا به ورزش باستانی علاقه‌مند بود و پس از پایان یافتن دوره سربازی بود که نام او کم‌کم بر سر زبانها افتاد.[۲] طیب از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۲ از میدان داران به نام میوه و تره بار تهران بود و به کار خرید و فروش میوه و تره بار مشغول بود. او در دوران زندگی اش دو همسر و هفت فرزند داشت.[۳]

او و هم دوره‌ای‌هایش در آن سال‌ها در زورخانه‌هایی مانند «زورخانه اصغر شاطر» در انبار گندم (نزدیک به میدان شوش)، «زورخانه رضا کاشفی» در بازارچه سعادت (نزدیک به باغ فردوس) و زورخانه‌هایی در محله‌های پاچنار و نظام آباد و البته زورخانه شعبان جعفری در پارک شهر به ورزش باستانی می‌پرداختند[۴]

طیب در سنین جوانی بارها به دلیل درگیری به زندان افتاد که در برخی موارد دوران محکومیت را به صورت کامل نگذراند. از سوابق محکومیتهای او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • دو سال حبس انفرادی به دلیل درگیری با پاسبانهای شهربانی در سال ۱۳۱۶.
  • در سال ۱۳۱۹ به دلیل درگیری تحت تعقیب بود که با کفالت آزاد شد.
  • پنج سال حبس با اعمال شاقه در سال ۱۳۲۲
  • تبعید به بندرعباس در سال ۱۳۲۳ به اتهام قتل

بنا به آنچه در خاطرات دیگران از او گفته می‌شود، ویژگی‌هایی چون خشونت و اعمال زور علیه شهروندان به وی منسوب است و از او به عنوان فردی دیندار هم یاد می‌کنند. مثلاً گفته می‌شود که در ماه محرم از کوتاه کردن ریش خودداری می‌کرد و لباس سیاه عزا می‌پوشید و عزاداری می‌کرد.[۵][۶] همچنین بیژن حاج رضایی فرزند طیب در مورد دلبستگی پدرش به حسین بن علی چنین می‌گوید:[۷]

«پدرم، عجیب حساسیت و علاقه به خاندان عصمت و طهارت به‌خصوص حضرت امام حسین (ع) داشت و این را واقعاً می‌گویم که عاشق او بود، حتی در برابر بعضی اعتراضات مادرم در مورد بعضی خرج‌هایش می‌گفت من زندگی‌ام و پولی را که بدست می‌آورم؛ دو قسمت می‌کنم یک قسمت آن را خرج خودم می‌کنم، و قسمت دیگر را خرج امام حسین (ع)، حالا یا برای او عزاداری می‌کنم یا به راه او خرج می‌دهم.»

حاج حسین علم ۲-طاهر حاج‌رضایی ۳-شعبان جعفری ۴-حسین مهدی قصاب ۵-طیب حاج‌رضایی۶-اکبر حاج‌رضایی ۷-سید اکبر خراط درکنار آیت الله کاشانی.

طیب حاج‌رضایی با برخی از علما و روحانیون در ارتباط بود. مثلاً در گزارش ساواک در سال ۱۳۳۶ چنین آمده‌است که طیب به منزل آیت الله کاشانی میوه فرستاده‌است.[۳] 


شهید طیب حاج رضایی را حر انقلاب لقب دادند. زیرا از لشکر یزید به زیر بیرق امام حسین پناه برد. او از لاتها و بزن بهادرهای پهلوی بود، اما در دل عشق حسین را داشت.
در اواخر سال ۱۳۴۱ و اوایل ۴۲، طیب دچار تحول درونی شد و بارها دوستان و آشنایان از دهانش شنیده بودند که گفته بود: «خدایا پاکم کن، خاکم کن» اما قبل از این تحول روحی، بارها به جرم چاقوکشی به زندان افتاده بود و یک بار هم به بندرعباس تبعید شده بود. در مراسم جشن تولد پسر محمدرضا پهلوی، «تمام چهار راه مولوی تا شوش را فرش پوش کرد و طاق نصرت بست». به دلیل اقداماتی که در ۲۸ مرداد به نفع تاج و تخت انجام داده بود، همواره مورد توجه محمدرضا پهلوی بود و حتی یک طپانچه از شاه هدیه گرفته بود. اما ویژگی‌هایی داشت که در نهایت موجب عاقبت به خیری او شد. مهم‌ترین ویژگی مرحوم طیب، عشق و علاقه‌ی وی به سالار و سرور شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین بود. او از کسانی بود که محبت امام حسین (علیه‌السلام) موجب نجاتش شد و روحش را طیب و طاهر گردانید.
چرا شعبان جعفری در ذلت و غربت در آمریکا از دنیا می‌رود و طیب حاج رضایی، با افتخار شهادت رخت از این دنیا بر می‌بندد؟ اختلاف این دو در ادب و وفاداری به اهل بیت بود. اگر طیب، تهمت دریافت پول از امام خمینی را می‌پذیرفت، نه تنها سر خود را از دست نمی‌داد، بلکه نزد شاه اعتبار هم کسب می کرد. اما او فقط به یک دلیل این دروغ را نگفت: «من حاضر نیستم به پسر حسین (علیه‌السلام) تهمت بزنم».
ویژگی خاص مرحوم طیب که همه‌ی دوستانش بر آن متفق بودند، انسانیت و لوطی‌گری او بود. زمانی که او به شهادت رسید، خانواده‌های بسیاری که تحت سرپرستی او بودند، دچار مشکل شدند.
«دسته‌ی طیب بزرگترین دسته‌ی عزاداری در تهران بود». او علاوه بر عزاداری درماه محرم در هیأت خود از یک معلم برای آموزش احکام و زبان عربی استفاده می‌کرد. دسته‌ی سینه‌زنی طیب در شوش و خراسان حرکت می‌کرد و مرحوم طیب خود با گل‌مال کردن سر، و با پوشیدن لباس مشکی در میان مردم به راه می‌افتاد و اطعام می‌نمود.
طیب در این دوران اگرچه با روحانیت ارتباط چندانی نداشت اما به روحانیت احترام می‌گذاشت. به عنوان نمونه، ساواک در سال ۱۳۳۶ که آیت‌الله کاشانی در انزوا به سر می‌برد، از رفت و آمد طیب با ایشان گزارشی می‌دهد: «طیب حاج رضایی ۴ صندوق میوه به منزل آیت‌الله کاشانی برد». (گزارش ساواک در ۷/۱/۱۳۳۷) و یا «چندی است که طیب حاج رضایی تغییر لحن داده و با طرفداران آیت‌الله کاشانی طرح دوستی ریخته…» (گزارش ساواک در ۸/۶/۱۳۳۷)
بنابراین رفتار و شخصیت مرحوم طیب به کلی با افراد لاتی مانند شعبان جعفری که برای جلب نظر شاه هر کاری می‌کردند، تفاوت داشت. او به اسلام علاقه داشت و جوانمردی و شجاعت را از سردار کربلا آموخته بود. اما در ضمن عرق ایرانی نیز داشت و به اشتباه ایران‌دوستی را با شاهدوستی همراه می‌دید. اقداماتی که طیب در جهت تقویت سلطنت می‌نمود، بر مبنای همین تصور بوده است.
  • افروز جعفربگلو

  • افروز جعفربگلو

  • افروز جعفربگلو

  • افروز جعفربگلو

  • افروز جعفربگلو

  • افروز جعفربگلو